اهی از خزان شوری نهان در میان زندگی بی کران

ساخت وبلاگ
یکم عنوانم جالب شد اهی از امروز میکشم و میگویم تمام شد چه خوش بود ولی دروغ میگویم همان دیروز بود که به شکل امروز گذشت نمی فهمم برای اولین باره نمی فهمم که چرا نمی فهمم نمی دونم چیو ولی نمی فهمم روزا میگذره هدفا کم میشه کمرنگ میشه و داره تموم میشه و هنوز روزا میگذره  در مورد درس و کنکور حرف چندانی ندارم همچنان سخت میگذره و دلیلشم درگیر بودن تو مسایل زندگیه نمیدونم شاید خیلیا به نظر خیلی احمقانه بیاد ولی کوچیک بزرگ شدن سخته درگیر خیلی چیزا شدن اینده زندگی مسولیت ووو اما با تمام سختیش اسون میشه روزی میرسه با سن کمت بالاترین جایگاهی اما باید صبور بود و صبر کرد و صبر کرد پروژه استارتش از فرداس امتحانا تموم شده و اماده سازیاشو کردم اما تو یه فکرم اگه خدا بخواد و این پروژهبه نتیجه برسه خیلی زودتر از اون ده سال که پیش بینی کردم به هدفام میرسم اما همیشه برام سواله وقتی هدفی نداشتم چی  شاید اونروز به فکر توسعه افتادم به این اعتقاد دارم که تو هر برهه از زندگی اهدافی داریم اما می ترسم از اونروز که هدفی نداشته باشم از پارسال تا حالا که بخوام بسنجم خیلی فعال شدم ولی کلی برنامه ریختم دور و کلا بی برنامه شدم اما دارم سعی میکنم اهای من اینده ببین امروز چقد خوشحالی کاش امروزی که داری این نوشته هارئ مرور میکنی خوشبخت ترین ادم روی زمین باشی راستی اونروز به خودت بخند و بگو چقد بچه بودی چون میدونم اینو میگی پیر مرد 

وبلاگ شخصی ...
ما را در سایت وبلاگ شخصی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fattah009o بازدید : 379 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 7:12