بده زهر اب حیاتم بده: )

دلت خوش که میگن هنوز زنده ای 

دلت خوش که هنوز نفس میکشی 

دلت مرده قلبت هنوز میزنه 

خودت رو روی خاروخس میکشی 

............................................

زندگیم همچنان پیش میره هی برنامه های هرسالم کم میشه مث این که از دنیا دیگه چیزی نمیخوام هرسال دارم ارزوهای بیشتری رو براورده میکنم حالا از سی و دوتا ارزو نه تا دیگه دارم نه تا هدف برای زندگی و روزی میشه میرسه به صفر شاید باید کمی ارومتر پیشرفت کنم باز چرت گفتم راستی وقتی ارزویی نداشته باشی چیکار میکنی هیچی از زندگی خداحافظی میکنم اینم سواله میپرسی خب چرا خب دلیل ندارم میگم بیا یه کاری کنیم چیکار برای خودت یه ارزوی دست نیافتنی بساز مگه میشه ارزوی دست نیافتنی برام وجود نداره تو چیکار داری یکی بساز اخه چجوری بیا تو دفترت بنویس زندگی کردن سکوت میکنم سکوت سکوت باسه مینویسم دیدی ارزوی دست نیافتنی داری اره چقدر خوش خیال بودم خب خوبه که دلیله اره راست میگی باشه مینویسم زندگی ولی زندگی یعنی چی من چه بدونم من منطق توام هرچی تو بدونی منم میدونم اره درست میگی خیلی احمقم اره فک کنم نوشتم اینم هدف اخر حالا شدن ده تا منطق بسه دیگه برو میخوام تنها باشم 

.........................................