میگن اسمش عیده اصلا عید معنیش چیه @_@

ساخت وبلاگ

یه روز خوب نه بد هی به خودم میگم بدی وجود نداره ادما فقط حریم دارن چیزی بیشتر از حریم افکارشون باشه بده مث من بذارید یکم برسیم به حال و هوای بهاری گلای شکفته و زیبای سرخ که وقتی نگاهشون میکنی تا چند دقیقه میخت میکنن انگار زمزمه میکنن این برات اشنا نیست یه سال دیگه گذشت به خودت میای میگی هی اخرش دیونه میشی میره باز میرسی به یه گل قشنگ دیگه باز انگار صحنه اشناس ااا یه نیمکت روبه روی گله یه لبخند کوچولو رو لبت میشینه میری میشینی رو صندلی دستتو میذاری زیر چونه ات و خیره میشی بهش انقد غرق روزایی که گذشت میشی که متوجه پیرمردی نمیشی که اومده کنارت نشسته وقتی متوجه میشی که دستش رو شونه اته با یه صدای خسته میگه پسرم ساعت داری به خودت میای پیش خودت میگی ساعت به هوا نگاه میکنی داره تاریک میشه دنبال ساعتی یه دفه یادت میوفته من که ساعتم ... خیره میشی به صورت پیرمرد یه قطره اشک از چشت جاری میشه میگی ببخشید من باید برم وای هوا ابریه میخواد بارون بیاد میگی اه چتر نیاوردم یه دفه همه چیز برات تموم میشه بمب......  سکوت سکوت سکوت سکوت سکوت ذهنت بی صدا به انتهای خیابان روبه روت فکر میکنه چه ذهن احمقی خب برو نه انگار میترسه انگار بهت داره باز فکر میکنه بارون شروع شد پالتوی خاکستریت مشکی میشه موهات خیس همونجا وایسادی بارون خیست میکنه داری فکر میکنی به چی به هیچی بارون هنوز داره میباره تو وایسادی بهت زده هنوز فکر میکنی خیابون خلوت هیچکس نیست بدون شور پر از سکوت ناگهان صدای همون پیرمرد که ساعت میخواست فکرتو بهم میریزه بهت زده برمیگردی جوون بیا بریم بهت زده بهش خیره شدی باز میگه بیا جوون بریم وایسادن فایده نداره دیگه تکرار نمیشه حالا یادت میاد به چی فکر میکردی اشک از چشت جاری میشه لبخندی روی لبت میشینه خیس خیسی اب از موهات میچکه برمیگردی پیش پیرمرد میگی راستی پدر جان ساعت هشت و ده دقیقه اس نگاهی بهت میکنه میگه امروزم از عمرمون گذشت کاش بهتر میگذروندیمش لبخندت کم کم محو میشه با خودت میگی اره امروز هم گذشت کاش بهتر میگذشت بارون بند میاد پیرمرد میگه برو جوون الان خیابون قشنگتره همیشه بعد بارون همه چیز قشنگه برو با چشم خودت ببین فقط اینبار فکر نکن برو فقط برو دستشو میبوسی و میگی چشم شما فرشته اید میگه تو جوونی منی برو پسرم در پناه خدا بهت برت داشته انقدر بهش خیره میمونی که محو بشه باز میای توی خیابون چشات باز ازش رد میشی بی هیچ فکری چقدر همه چیز قشنگ میشه بعد بارون ممنونم پیرمرد مهربون ممنونم باز دلت یه اهنگ ناب میخواد میپرسی هنوز گوشش میدی باز جواب میدی اره خب دوسش دارم... 

.........................................

اشکان خطیبی_مرگ ساده: )

وبلاگ شخصی ...
ما را در سایت وبلاگ شخصی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fattah009o بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 23 شهريور 1395 ساعت: 7:12